بازاریابی چیست و چه کاربردی دارد؟
سوالی که ذهن بسیاری از افراد که قصد دارند در این رشته شروع به فعالیت کنند را به خود مشغول کرده این است که بازاریابی چیست؟ چگونه میتوان یک بازایاب خوب بود. چگونه میتوان از این رشته بعنوان شغلی پولساز استفاده کرد؟ اینها سوالاتی است که پاسخ های زیادی را به خود اختصاص داده است. اما ابتدا این شمایید که باید مشخص کنید قصد دارید در چه زمینه ای از بازاریابی فعالیت داشته باشید. آیا تمایل دارید یک بازاریاب ساده باشید که صرفا اسم این شغل را یدک بکشید و یا ترجیح میدهید در این شغل حرفهای شوید؟
باید بدانید که بهترین بودن برای هر جایگاهی نیاز به سالها تکرار و تمرین و یادگیری دارد. اینکه تمامی مسائلی که آموزش میبینید را به درستی استفاده کنید و از هر شکست خود سکوی پرش بسازید و هرگز ناامید نشوید ؛ اینها کارهایی است که برای حرفه ای شدن در هر جایگاهی لازم است انجام دهید.
آشنایی با انواع بازاریابی
این شغل دارای چندین نوع متفاوت می باشد که هر کدام بسته به نوع فعالیت دارای آموزش و تمرینهای متفاوتی است برای مثال بازاریابی تلفنی و حضوری:
بازار یابی تلفنی:
این نوع بازاریابی به نوبه خود دارای سختی هایی می باشد زیرا این روزها بین مردم خواهان ندارد و اغلب با شنیدن اولین کلمه شما تشکر کرده و یا گوشی را قطع میکنند. البته نباید از این کار ناراحت شوید زیرا شما شرایط فردی که با او تماس گرفته اید را نمی شناسید و ممکن است این فرد در جلسه باشد یا حتی در شرایط بد جسمی باشد. به همین دلیل است که نباید روحیه خود را ببازید فقط باید مصمم تر مسیر یادگیری خود را ادامه دهید. باید بدانید در بازاریابی تلفنی در کمترین زمان بصورت کامل به بیان و شرح کالای خود بپردازید. هرگز تلاش نکنید که خودتان را بهترین و بی عیب ترین نشان دهید زیرا این موارد در صورتیکه وجود خارجی نداشته باشند باعث میشود که فرد به شما بی اعتماد شده و در اولین فرصت اقدام به قطع تماس کند.
بازاریابی حضوری:
این نوع بازاریابی از مدل غیرحضوری آن بهتر است زیرا شما بصورت حضوری به محلی مراجعه کرده و میتوانید کالا یا خدمات خود را توضیح دهید. در چنین شرایطی میتوانید از مهارتهای زبان بدن، لحن صحبت و تماس چشمی کمک بگیرید و افراد را زودتر به خرید ترغیب کنید. زیرا در اکثر موارد تاثیری که توضیحات حضوری دارد بسیار بیشتر از دیگر انواع آن می باشد. اما با این حال باید به یاد داشته باشید که طی هیچ شرایطی اصرار به خرید نکنید زیرا در صورتیکه فردی قصد خرید نداشته باشد، اصرار شما صرفا ارزش کالا را پایین آورده و انرژی شما را به هدر میدهد.
بهتر است شما بصورت کامل و واضح اطلاعات مورد نیاز فرد را در اختیارش قرار دهید و ویژگی های مثبت ، میزان سود و هر چیزی که مشتری نیاز به شنیدن دارد را به اطلاع او برسانید و سپس خرید را به عهده او بگذارید؛ اجازه دهید کمی فکر کند و در نهایت برای اعلام نتیجه نهایی مجددا به سراغ او بروید اگر هم در همان لحظه تصمیم به خرید گرفت که خرید او را ثبت کرده و سایر اقدامات را انجام دهید.
مواردی که بازاریابی محسوب نمی شود
گاهی اوقات دیده شده مواردی وجود دارد که بازاریابی محسوب نمیگردد اما به اشتباه از افراد مختلف شنیده میشود و اینکار را بازاریابی تلقی میکنند برای مثال:
1)در شرایطی که برای شما پیامی ارسال میشود با این مضمون که برای خرید این کالا عدد 1 را ارسال کنید، و کالا را تا نیم ساعت دیگر تحویل بگیرید. در چنین شرایطی سماجت و عدم اطلاع رسانی دقیق بدون مشاوره باعث میگردد که خریدار کلافه شده و حتی اگر آن کالا را نیاز داشته باشند نیز از خرید خود منصرف شوند.
2)پیام های بدون کاربردی که روزانه ارسال میشود برای مثال کاشت مو با کمترین هزینه و یا دیگر مواردی که مربوط به زیبایی میشود .
3)تبلیغات با تصاویر زیبا : این موارد بیشتر برای لباس ها استفاده میشود ، تبلیغاتی که پر از رنگ و زیبا بوده و چشم نواز هستند اما مشاهده میشود کالایی که تحویل داده شده با جنسی که به نمایش گذاشته شده کاملا متفاوت می باشد .
4)استفاده از افراد معروف : در تبلیغات تلویزیونی زیادی دیده شده که برای خرید کالا از افراد معروف از جمله بازیکنان فوتبال یا بازیگران تلویزیون که به اصطلاح به آنها سلبریتی گفته میشود استفاده میشود تا افرادی که خواهان آنها هستند نیز از این برند استفاده کنند اما این مورد نیز جزو مواردی محسوب میشود که بازاریابی نیست .
5)نوع برخورد ویزیتور یا نماینده برای جذب مشتری در چنین شرایطی افرادی هستند که در کلاسهایی شرکت میکنند و سپس به عنوان متخصص آن کالا یا خدمت مربوطه برای توضیحات حاضر میشوند اما این را باید بدانید اگر قصد خریدی دارید یا میخواهید از خدمتی استفاده کنید حتما از افرادی مشاوره بگیرید که در این موارد بصورت تخصصی آموزش دیده باشند.
6)ادعای بی پایه برای بهترین بودن : گاهی اوقات یکسری از برندها ادعای بهترین بودن را مطرح میکند این در حالیست که این ادعا کاملا بی پایه و اساس بوده و سندیتی برای آن وجود ندارد ، صرفا بصورت غلو شده این موضوع را مطرح میکنند.
به طور کلی بازاریاب هیچیک از این کارها به تنهایی نیست و هر عملی که در نهایت به رضایت مشتری منجر نشود قطعا نمیتوان نام بازاریابی را بر روی آن گذاشت. چرا که بازاریابی علم و هنر نزدیک کردن مشتری و فروشنده به یکدیگر در جهت رسیدن هر دوطرف به اهدافشان میباشد. حال آنکه بسیاری از برند ها با روش هایی که گفته شد حتی مشتریان را از کسب و کارشان دور میکنند.